بسم الله الرحمن الرحیم
شماره دادنامه: 148
تاریخ رای: دوشنبه 22 اردیبهشت 1393
کلاسه پرونده: 1173/92
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
شاکی: مدیرکل دفتر حقوقی، املاک و حمایت قضایی وزارت آموزش و پرورش
موضوع: اعلام تعارض در آراء صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری
گردش کار: مدیرکل دفتر حقوقی، املاک و حمایت قضایی وزارت آموزش و پرورش به موجب لایحه شماره 175945/810- 1391/9/17 اعلام کرده است که:
« همان گونه که مستحضرید به موجب تبصره ماده 4 قانون استخدام کشوری، تشخیص مشاغل کارگری در وزارتخانه ها و موسسات دولتی به عهده سازمان امور اداری و استخدامی و یا سازمان مدیریت و برنامه ریزی (معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری) بوده و بر اساس ماده 188 قانون کار نیز اشخاص مشمول قانون استخدام کشوری و قوانین و مقررات خاص استخدامی از شمول قانون کار خارج می باشند. بنابراین افرادی که به موجب قوانین و مقررات خاص طبق احکام کارگزینی مشخص با رعایت تبصره ماده 4 قانون استخدام کشوری در دستگاههای اجرایی از جمله وزارت آموزش و پرورش به کار گرفته می شوند مشمول قانون کار تلقی نمی شوند و روابط آنان بادستگاههای ذی ربط تابع قوانین و مقررات خاص خود، قانون استخدام کشوری و مفاد قرارداد منعقده و بخشنامه های صادر شده می باشد که این موضوع در قسمت اخیر نامه شماره 38902/1604- 1386/4/3 سازمان مدیریت و برنامه ریزی سابق و همچنین صدر نامه شماره 71174/1602- 1383/5/11 دفتر حقوقی و امور مجلس سازمان مذکور نیز تاکید شده است. شایان ذکر است دامنه شمول قانون تامین اجتماعی وفق ماده 4 قانون تامین اجتماعی نیز تعیین و وفق تبصره 1 ماده مذکور مستثنیات آن ذکر شده است، در نتیجه با توجه به قوانین و مقررات خاص به کارگیری نیروهای حق التدریس از جمله مواد 3 و 12 قانون راجع به استخدام آموزگاران پیمانی و تبدیل پایه های اداری و آموزشی مصوب 1338/2/5 و قانون پرداخت حق التدریس در دبیرستانها مصوب 1346/4/18 و نیز مصوبه مورخ 1360/10/6 هیأت وزیران تحت عنوان مجوز اشتغال به کار تعدادی افراد به صورت روزمزد و خرید خدمت توسط وزارت آموزش و پرورش که صراحتاً در قوانین و مقررات فوق اعلام نموده است، اشتغال این افراد به طرق فوق هیچ گونه حق استخدامی برای افراد مورد نظر و هیچ گونه تعهدی به جز پرداخت دستمزد برای وزارت آموزش و پرورش ایجاد نخواهد کرد. بنابراین نیروهای حق التدریس ضمن این که مشمول قانون کار و قانون تامین اجتماعی نمی گردند می توان اعلام کرد حسب مورد مشمول تبصره 2 ماده 85 قانون استخدام کشوری بوده و پس از استخدام رسمی احتساب سوابق یا پرداخت بیمه و کسورات مربوط از سوی مستخدم امکان پذیر خواهد بود و آموزش و پرورش هیچ گونه تکلیفی به پرداخت حق بیمه سنوات آنان ندارد. از سوی دیگر به استناد ماده 48 قانون تامین اجتماعی از تاریخی که سازمان گروه جدیدی را مشمول بیمه اعلام نماید دستگاههای متولی مکلفند حق بیمه افراد مشمول را از همان تاریخ اعلام شده به سازمان بپردازند که رای وحدت رویه شماره 1497 – 1386/12/14 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری نیز مؤید این موضوع می باشد. بر اساس دستورالعمل شماره 72639/8442- 1388/4/17 که به امضای وزیر آموزش و پرورش، معاون حقوقی و امور مجلس رئیس جمهور، رئیس سازمان تامین اجتماعی و وزیر کار و امور اجتماعی رسیده است، معلمین حق التدریس مدارس دولتی وزارت آموزش و پرورش که در استخدام رسمی و پیمانی این وزارت نبوده و مشمول مقررات استخدامی و حمایتی دیگری نیز نباشند از تاریخ 1388/7/1 مشمول برخورداری از مزایای تامین اجتماعی می شوند. به عبارت دیگر قبل از تاریخ مورد اشاره الزام و تکلیف قانونی برای وزارت آموزش و پرورش جهت بیمه نمودن آنان وجود نداشته است. از طرفی وفق ماده 9 آیین نامه اجرایی تبصره 3 ماده واحده قانون به کارگیری معلمان حق التدریس مصوب 1384 هیأت وزیران، به کارگیری و اشتغال معلمان حق التدریس از تاریخ تصویب قانون مذکور صرفاً تابع آیین نامه مربوط بوده و هیچ گونه حق استخدامی دیگری از جمله پرداخت حق بیمه برای آنان ایجاد نمی نماید.
لازم به ذکر است در تأیید مراتب فوق الذکر ( مبنی بر این که نیروهای حق التدریسی دارای قوانین خاص طبق مدلول ماده 188 قانون کار می باشند) به شرح ذیل قوانین و مقررات خاص استخدامی مربوط به نیروهای حق التدریس به ترتیب سال تصویب جهت مزید استحضار تقدیم می گردد:
1-مواد 3 و 12 قانون راجع به استخدام آموزگاران پیمانی و تبدیل پایه های اداری و آموزشی مصوب 1338/2/5 که در این ماده قید شده است خدمت معلمی مذکور هیچ گونه تعهدی غیر از پرداخت حقوق ( حق الزحمه) برای آموزش و پرورش ایجاد نمی نماید.
2- ماده واحده قانون پرداخت حق التدریس در دبیرستانها مصوب 1346/4/18.
3- مصوبه 122036- 1360/10/6 هیأت وزیران تحت عنوان مجوز اشتغال به کار تعدادی افراد به صورت روزمزد و خرید خدمت در این مصوبه نیز تصریح شده است اشتغال این افراد هیچ گونه تعهدی جز پرداخت دستمزد برای وزارت ایجاد نمی نماید.
4- تبصره 5 ماده 4 آیین نامه اصلاح قسمتی از آیین نامه تبصره 2 ماده 43 قانون استخدام کشوری مصوب 1364/9/6.
5- ماده 5 آیین نامه اجرایی تبصره 43 قانون بودجه سال 1346 مصوب 1364/2/29 در خصوص نحوه پرداخت کمک هزینه عائله مندی به نیروهای حق التدریس و خرید خدمت.
6- قانون طرح به کارگیری معلمین حق التدریس بر اساس قانون برنامه سوم توسعه مصوب 1383/7/7 7- ماده 9 آیین نامه اجرایی تبصره 3 ماده واحده قانون به کارگیری معلمین حق التدریس ... به شماره تصویب نامه 32263/ت33749هـ- 1384/5/29 که در این ماده نیز به صراحت تاکید می نماید به کارگیری نیروهای حق التدریس هیچ گونه حق استخدامی برای آنان ایجاد نمی نماید. 8- قانون تعیین تکلیف استخدامی معلمین حق التدریس و آموزشیاران نهضت سواد آموزی مصوب 1388/7/15.
9- دستورالعمل شماره 83722/200-1388/9/4 معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور که در خصوص نحوه پرداخت حق التدریس و حق الزحمه تعیین تکلیف می نماید.
10- ضوابط پرداخت عیدی به کارکنان دولت که به صورت سالانه تصویب و میزان عیدی معلمین حق التدریس نیز در آن تعیین شده است. تمامی قوانین و مقررات صدرالذکر حکایت از آن دارد که این گروه از کارکنان دولت دارای قوانین و مقررات خاص بوده و مطابق ماده 137 قانون استخدام کشوری به عنوان مستخدم غیر رسمی تلقی می شوند واحکام مربوط به نحوه محاسبه سنوات خدمت تمام وقت این قبیل مستخدمان ونحوه ومیزان پرداخت کسورات بازنشستگی آنان در ماده 151 و تبصره 2 ماده 85 قانون استخدام کشوری تعیین شده است. مستفاد از کلیه قوانین و مقررات فوق ماده 4 قانون تامین اجتماعی نیز نسبت به نیروهای حق التدریس حکومت نداشته و با عنایت به این که طبق قسمت اخیر تبصره1 این ماده به دلیل فقدان آیین نامه مربوط در مورد نحوه تسری این ماده به افرادی که دارای قوانین و مقررات حمایتی نمی باشند و همچنین به استناد وحدت ملاک رای وحدت رویه شماره 1148- 1386/10/4 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری بدین نص که « اجرایی شدن موادی از قانون که مشروط به تصویب آیین نامه در خصوص موضوع باشد تا زمانی که آیین نامه مربوط از سوی نهاد یا سازمان مربوط ابلاغ نشود تکلیفی متوجه دستگاه اجرایی نخواهد بود.» از سوی دیگر به استناد ماده 48 قانون تامین اجتماعی از تاریخی که سازمان گروه جدیدی را مشمول بیمه اعلام نماید، دستگاههای متولی مکلفند حق بیمه افراد مشمول را از همان تاریخ اعلام شده به سازمان بپردازند که رای وحدت رویه شماره 1497- 1386/12/14 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در خصوص تحت پوشش قرار گرفتن آموزشیاران نهضت سواد آموزی طبق توافق نامه مورخ 1375/1/1 با سازمان تامین اجتماعی مؤید این مهم می باشد. لذا این وزارت در راستای حمایت از نیروهای حق التدریس از نظر تحت پوشش قرار گرفته حق بیمه به دلیل خلاء آیین نامه موضوع تبصره ماده 4 قانون تامین اجتماعی بر اساس دستورالعمل شماره 72639/8442- 1388/4/17 که به امضای وزیر آموزش وپرورش، معاون حقوقی و امور مجلس رئیس جمهور، رئیس سازمان تامین اجتماعی و وزیر کار و امور اجتماعی رسیده است معلمین حق التدریس مدارس دولتی وزارت آموزش وپرورش که در استخدام رسمی و پیمانی این وزارت نبوده و مشمول مقررات استخدامی و حمایت دیگری نیز نباشند از تاریخ 1388/7/1 مشمول برخورداری از مزایای تامین اجتماعی اعلام نموده است. به عبارت دیگر قبل از تاریخ مورد اشاره الزام و تکلیف قانونی برای وزارت آموزش و پرورش جهت بیمه نمودن آنان وجود نداشته است. صرف نظر از عدم شمول قانون تامین اجتماعی نسبت به نیروهای حق التدریس در صورتی که این افراد به استخدام رسمی آموزش و پرورش پذیرفته شوند با توجه به این که نیروهای حق التدریس مشمول ماده 137 قانون استخدام کشوری ( مستخدمین غیررسمی) بوده لذا با رعایت تبصره 2 ماده 85 و ماده 151 قانون مزبور احتساب سنوات خدمت غیر رسمی آنان میسور بوده لیکن آموزش و پرورش تکلیفی به پرداخت حق بیمه و کسورات بازنشستگی این گونه نیروها نخواهد داشت. همچنین با توجه به آراء متعدد محاکم و هیأتهای تشخیص وحل اختلاف کار من جمله رای شماره 273 دادگاه عمومی مورخ 1379/4/1 رای شماره 2 اداره کار و امور اجتماعی مورخ 1375/2/6 و همچنین رای شماره 624/4/1/90 – 1390/6/27 هیأت تشخیص و رای 301/5/1/90- 1390/9/7 هیأت حل اختلاف، بیانگر عدم پذیرش دعوا در هیأتهای مزبور تا قبل از 1388/7/1 نیروهای حق التدریس به دلیل دارا بودن قانون خاص می باشد. لازم به ذکر است این موضوع مورد تایید نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز بوده و برای حل آن « طرح احتساب سابقه تدریس معلمان حق التدریس استخدامی در آموزش و پرورش» با امضای 159 نماینده در سال 1390 تقدیم و موضوع در کمیسیون مربوط مجلس مطرح است و در این طرح ساز و کار پرداخت حق بیمه و کسورات مربوط توسط مستخدم به صورت قسطی و ... پیش بینی شده است.
با عنایت به مراتب فوق الذکر و نظر به این که اخیراً آراء متناقضی در خصوص الزام آموزش و پرورش به پرداخت حق بیمه نیروهای حق التدریس صادر گردیده است که ضمن تقدیم نمونه هایی از آراء متناقض صادر شده از شعب 2، 12 و 28 مستدعی است مقرر فرمایید در اجرای ماده 43 قانون دیوان عدالت اداری موضوع در هیأت عمومی دیوان عدالت اداری مطرح و نسبت به صدور رای وحدت رویه اقدام و نتیجه به این وزارت نیز اعلام گردد." گردش کار پرونده ها و مشروح آراء به قرار زیر است: الف: شعبه دوم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره 8909980900089472 با موضوع دادخواست خانم آنیتا پیرای به طرفیت 1- اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان 2- سازمان تامین اجتماعی و به خواسته الزام خوانده ردیف اول به احتساب 2 سال سابقه تدریس از تاریخ 1385/7/1 تا 1387/6/31 و پرداخت حق بیمه و الزام خوانده ردیف دوم به پذیرش حق بیمه و محاسبه سنوات خدمت به موجب دادنامه شماره 9109970900200215- 1391/2/17، مفاداً به شرح آینده به صدور رای مبادرت کرده است: شاکی اعلام داشته از سال 1382 الی 1387 به مدت 5 سال به صورت معلم حق التدریس در اداره طرف شکایت اشتغال داشته، لیکن مشتکی عنه حق بیمه سالهای مذکور را واریز نکرده است که به شرح خواسته تقاضای رسیدگی دارد با بررسی اوراق و محتویات پرونده و ملاحظه لوایح مشتکی عنهما ثبت شده به شماره های 1533- 1390/3/29 و 2741- 1390/6/12 دفتر این شعبه نظر به این که مطابق ماده 2 دستورالعمل نحوه احتساب تجربه آموزشی موضوع تبصره 1 صادر شده یک آیین نامه اجرایی طرح طبقه بندی مشاغل معلمان کشور خدمت تمام وقت هنر آموزان به میزان 24 ساعت هفته اعلام شده است و حسب گواهی انجام کار آموزش و پرورش ناحیه 3 اصفهان تدریس مشارالیها در سالهای 1384 الی 1387 به میزان 24 ساعت در هفته بوده لذا مدت خدمت شاکی به میزان 24 ساعت در هفته بوده لذا مدت خدمت شاکی به میزان یاد شده از مصادیق خدمت تمام وقت تلقی می گردد و با توجه به این که به موجب مواد 36 و 39 قانون تامین اجتماعی کارفرما مکلف به پرداخت حق بیمه با کسر سهم مستخدم از حقوق وی و افزودن سهم کارفرما در حق سازمان تامین اجتماعی بوده است و این تکلیف کارفرما به پرداخت حق بیمه مستلزم تکلیف سازمان تامین اجتماعی به دریافت و احتساب مدت مزبور به عنوان سابقه می باشد و با عنایت به رای وحدت رویه شماره 364 – 1385/6/5 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری که مشعر مقررات قانون تامین اجتماعی نسبت به کارکنان دستگاههای دولتی و تجویز پرداخت حق بیمه و احتساب سنوات خدمتی آنان می باشد. علی هذا ضمن رد دفاعیات آموزش و پرورش اصفهان وخروج موضوعی شکایت از رای وحدت رویه شماره 1497- 1386/12/14 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری ( رای مذکور در مورد آموزشیاران نهضت سواد آموزی می باشد) خواسته نسبت به سالهای 1384 و 1387 موضوع گواهی برگ 6 پرونده موجه تشخیص و حکم به وارد دانستن شکایت دایر بر الزام آموزش وپرورش به پرداخت حق بیمه مدت مذکور با دریافت سهم مستخدم از شاکی و افزودن سهم کارفرما بر آن در حق سازمان تامین اجتماعی و دریافت حق بیمه مذکور از سوی تامین اجتماعی و احتساب ایام مذکور به جز تعطیلات تابستانی و عید نوروز که معلمین حق التدریس کارکردی نداشته و حقوقی هم از این بابت دریافت ننموده اند به عنوان سابقه بیمه پردازی در حق مشارالیها صادر و اعلام می شود و نسبت به خواسته در سالهای 1382 الی 1383 « 1382/7/1 تا 1384/3/31» که شاکی تدریس کمتر از میزان 24 ساعت داشته غیر وارد تشخیص و به رد شکایت حکم صادر و اعلام می شود. رای دیوان قطعی است.
ب: شعبه دوازدهم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره 9009980900079443 با موضوع دادخواست خانم مهری اله وکیل جزی به طرفیت 1- اداره کل آموزش و پرورش 2- سازمان تامین اجتماعی و به خواسته الزام خوانده ردیف اول به احتساب 2 سال سابقه تدریس از تاریخ 1385/7/1 تا 1387/6/31 و پرداخت حق بیمه و الزام خوانده ردیف دوم به پذیرش حق بیمه و محاسبه سنوات خدمت به موجب دادنامه شماره 9109970901200724-1391/3/23، مفاداً به شرح آینده به صدور رای مبادرت کرده است: نظر به این که خوانده ردیف اول اعلام کرده است شاکی کارمند اداره کل آموزش وپرورش استان اصفهان بوده و سازمان یاد شده دارای شخصیت حقوقی مستقل از این وزارتخانه می باشد با توجه به مراتب و عدم توجه شکایت به خوانده ردیف اول قرار رد شکایت صادر می شود و اما در خصوص شکایت نامبرده به طرفیت خوانده ردیف دوم با عنایت به این که سازمان تامین اجتماعی اعلام کرده است، کارکنان حق التدریس مدارس دولتی آموزش و پرورش از تاریخ 1388/7/1 مشمول مقررات تامین اجتماعی قرار گرفته اند، لذا سوابق اعلامی شاکی قبل از تاریخ مشمولیت آموزش و پرورش بوده و قابل احتساب نمی باشد. لذا از این جهت قرار رد شکایت صادر می گردد. رای دیوان قطعی است.
ج: شعبه بیست و پنجم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره 9109980900029817 با موضوع دادخواست خانم سکینه اسمعیلی نوروزمحله به طرفیت 1- سازمان آموزش و پرورش استان تهران 2- اداره کل تامین اجتماعی استان تهران و به خواسته الزام خوانده ردیف اول به احتساب 2 سال سابقه تدریس از تاریخ 1385/7/1 تا 1387/6/31 و پرداخت حق بیمه و الزام خوانده ردیف دوم به پذیرش حق بیمه و محاسبه سنوات خدمت به موجب دادنامه شماره 9109970902502362 -10/7/391، مفاداً به شرح آینده به صدور رای مبادرت کرده است: با عنایت به وظایف و مسؤولیتهای اصلی سازمان تامین اجتماعی در باب تعمیم و گسترش انواع بیمه های اجتماعی و استقرار نظام هماهنگ و متناسب با برنامه های تامین اجتماعی و شمول قانون تامین اجتماعی به افرادی که به هر عنوان در مقابل دریافت مزد یا حقوق کار می کنند و با توجه به این که شمول مقررات قانون تامین اجتماعی درباره کارکنان مشمول از بدو ورود به خدمت است و با عنایت به این که اشتغال شاکی در آموزش و پرورش تهران از تاریخ 1370/7/11 تا 1376/5/30 و عدم پرداخت حق بیمه این مدت به سازمان تامین اجتماعی محرز می باشد و با التفات به این که با وصف اشتغال شاکی طی این مدت عدم پرداخت حق بیمه وی به سازمان تامین اجتماعی و عدم احتساب آن در سنوات پرداخت حق بیمه وی خلاف مقررات آمره تامین اجتماعی و موجب تضییع حق مشارالیه است، بنابراین با پذیرش خواسته شاکی به استناد بند الف ماده 4 قانون تامین اجتماعی و آراء 518-517-1386/7/15 و 678- 1386/8/8 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری به الزام سازمان آموزش وپرورش استان تهران نسبت به پرداخت حق بیمه شاکی طی این مدت به اداره کل تامین اجتماعی استان تهران و الزام اداره مزبور نسبت به دریافت و احتساب آن در سنوات پرداخت حق بیمه وی حکم صادر و اعلام می نماید. رای دیوان قطعی است.
د: شعبه بیست و هشتم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره 8909980900071936 با موضوع دادخواست آقای علی اکبر خطیبی به طرفیت 1- اداره کل آموزش و پرورش استان تهران 2- سازمان تامین اجتماعی استان تهران و به خواسته الزام خوانده ردیف اول به احتساب 2 سال سابقه تدریس از تاریخ 1385/7/1 تا 1387/6/31 و پرداخت حق بیمه و الزام خوانده ردیف دوم به پذیرش حق بیمه و محاسبه سنوات خدمت به موجب دادنامه شماره 9109970902802734- 1391/7/18، مفاداً به شرح آینده به صدور رای مبادرت کرده است: شاکی در دادخواست خود اظهار داشته از تاریخ 1361/10/13 تا 1363/3/14 در اداره آموزش و پرورش به عنوان معلم حق التدریس تمام وقت مشغول انجام وظیفه بوده است، کارفرمای او از پرداخت حق بیمه به سازمان تامین اجتماعی بـر اساس قانون امتناع نموده است وفـق مـاده 147 قانون سـازمان تامین اجتماعی صـدور حـکم بر الزام خوانده ردیف اول به پرداخت کلیه حقوق بیمه کسورات قانونی بیمه تامین اجتماعی و سازمان تامین اجتماعی و پذیرش دریافت حق بیمه کسور زمان اشتغال از تاریخ فوق الاشعار را کرده است. شعبه با بررسی اوراق و محتویات پرونده و لایحه شماره 1489- 1390/3/24 خوانده ردیف اول و شماره 202343- 1389/11/24 خوانده ردیف دوم نظر به این که حسب دستورالعمل شماره 72639/8442- 1388/4/17 که به امضای وزیر آموزش وپرورش معاون حقوقی و امور مجلس رئیس جمهوری، رئیس سازمان تامین اجتماعی و وزیر کار و امور اجتماعی نرسیده است معلمان حق التدریس موازین دولتی وزارت آموزش وپرورش که در استخدام رسمی وپیمانی این وزارت نبوده و مشمول مقررات استخدامی و حمایتی دیگری نیز نباشد از تاریخ 1388/7/1 مشمول برخورداری از مزایای تامین اجتماعی می شوند لذا با عنایت به این که سوابق ادعایی اشتغال شاکی قبل از تاریخ 1388/7/1 می باشد خواسته وی وارد نبوده به رد دعوای مشارالیه حکم صادر و اعلام می شود. رای دیوان قطعی است.
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ یاد شده با حضور رؤسا، مستشاران و دادرسان شعب دیوان تشکیل شد. پس از بحث و بررسی، با اکثریت آراء به شرح آینده به صدور رای مبادرت میکند.
رای هیأت عمومی
اولاً: تعارض در آراء محرز است.
ثانیا: با توجه به این که به استناد مواد 7 و 48 قانون تأمین اجتماعی مصوب سال 1354، سازمان تأمین اجتماعی بر اساس بخشنامه شماره 589- 1367/10/28، کلیه کارکنان غیر مشمول نظام حمایتی خاص دستگاه های دولتی را از تاریخ 1367/9/1 مشمول بیمه قرار داده است و با عنایت به این که معلمان حق التدریس نیز علی رغم اشتغال و دریافت حقوق، مشمول نظام حمایتی خاص بیمه ای نبوده اند، لذا دادنامه شماره 9109970900200215- 1391/2/17 شعبه دوم و دادنامه شماره 9109970902502362- 1391/7/10 شعبه بیست و پنجم دیوان عدالت اداری مبنی بر الزام آموزش و پرورش به پرداخت حق بیمه ایام کارکرد واقعی اشخاص مذکور و الزام سازمان تأمین اجتماعی به دریافت حق بیمه بر مبنای مقررات تأمین اجتماعی از تاریخ 1367/9/1 صحیح و موافق مقررات می باشد. این رای به استناد بند 2 ماده 12 و ماده 89 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب سال 1392 برای شعب دیوان عدالت اداری و سایر مراجع اداری مربوط در موارد مشابه لازم الاتباع است.
معاون قضایی دیوان عدالت اداری - علی مبشری
Powered by Froala Editor
Powered by Froala Editor
Powered by Froala Editor
Powered by Froala Editor